کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

دوباره رمزگذاری‌اش کردید

دوباره رمزگذاری‌اش کردید
حواس زمین به شایعه‌ی تازه‌ای نیاز داشت 
به رنگ‌های مبتلا نشده 

به خاورمیانه که پیرترین قصه‌اش بود 
وحرف‌های عجیبی در دهانمان می‌گذاشت 
بنفش مایل به ارغوانی 

به ما که از درخت برگشته بودیم 
و می‌خواستیم
در اتاق تاریک زمستان 
به خواب زمین تکیه کنیم
سفید مایل به کهربایی
راستی اسم رمز چه بود؟
بنویسد از هیچ، ارغوان ساختن 
محل تلاقی ما با استعاره‌ها بود 
در اسم رمزهای مخدوش 
و تا به خودمان آمدیم 
آفتاب غروب کرده و
مظلوم‌ترین رنگ به عاقبتمان چسبید
نگفتی اسم رمز چه بود؟

حالا هی ماه را پایین بکشید 
هی زعفران بپاشید
بر تن این فاجعه 
در سرزمین کسی چه می‌داند 
تمام رنگ‌ها در کاسه‌ی چشم باد خالی می‌شوند 
اما تو چشمت را بگیر 
که هر چه غمگین‌تریم از آسمان 
که در چشم هم به کبودی نشسته‌ایم تا هنوز 

بگذار سفیدمان کنند 
در چهار وجب این قبرستان 
این بار با مناسباتشان تن نمی‌شوییم 

بگذار تا زانو در رنگ فرو رویم
و کنار خستگی این ماه
ستاره ببندیم
شاید پای رنگین‌کمان وسط این دلهره‌ها باز شود
شاید اسم رمز باران باشد

زهرا نظری پور