حال خونیندلان که گوید باز؟
1 لحن این شمارهی وزن دنیا خواهینخواهی بغضآلود است. دو شاعر کهنهکار و عزیز و تأثیرگذار را از دست دادیم در ماهی که گذشت. دو شاعر که هر دو عطر و بوی روزگار رونق شعر داشتند و راهنما و حامی شاعران نسلهای پس از خود بودند. نخست قاسم آهنینجان که پس از چندینماه مبارزه با بیماری، عاقبت تاب نیاورد و از پای درآمد. شاعر عزیز جنوبی که برای خود سبکوسیاق مشخص و مطبوعی داشت و از روز اول انتشار مجله همواره مشوق ما بود و خوانندهی جدی و پیگیرمان. اینکه توانستیم در زمان حیاتش پروندهای مختصر در باب مجموعهی آثارش در وزن دنیا منتشر کنیم، اندکی داغمان را تسکین میدهد، اما سخت است باور کنی دیگر صدایش را از پشت تلفن نخواهی شنید و شعر تازهای از او به دستت نخواهد رسید. آهنینجان –فارغ از تأیید و تکذیبهای آن تکهفیلم جگرخراشی که از روزهای پایانی حیاتش در فضای مجازی پخش شد- همیشه زیستی درویشانه داشت و همهچیز زندگیاش را فدای شعر کرده بود و تنگناهای معیشت هرگز مانع خلاقیتاش نشد. پُر کوشید و پُر سرود و انگار شعر برایش همهچیز و همهکس بود. اما در مورد منصور اوجی آن تسکین مختصر هم میسر نیست. چندماه اخیر، هربار به سراغش رفتیم سخت بیمار بود و نشد با او گفتوگویی مفصل داشته باشیم و پروندهای در خور برایش منتشر کنیم. اوجی چند دههی متوالی با پشتکار و جدیت به کار شاعریاش ادامه داد و در شعر برای خودش اقلیم و جایگاه ویژهای داشت و خاصه برای شاعران شیراز مرشدی شریف و تکیهگاهی مطمئن بود. او نیز از ابتدای انتشار مجله حامی ما بود و در روز رونمایی وزن دنیا که مهمان شیرازیها بودیم، با آنکه حال جسمی خوبی نداشت، زودتر از همه آمد و هم با کلماتی دلگرمکننده، انتشار مجله را به ما تبریک گفت و هم چند شعر کوتاه خواند و مجلس را بهمعنای واقعی کلمه روشن کرد. خبر رفتنش که رسید با اینکه دیگر کار این شماره تمام بود و تقریباً مهیای ارسال به چاپخانه، همکاران تحریریه بهسرعت دستبهکار شدند تا دستکم محض تسلیت به شعر امروز ایران، یادنامهای در باب او و کار شاعریاش آماده کنند و خوشبختانه چنان خاطر اوجی نزد همه عزیز بود که شاعران و منتقدان گرامی نیز همگی همکاری کردند و ظرف چند روز این پرونده آماده شد. هرچند جای خودش و حرفهایش در میان این مطالب خالی است. اما چه میشود کرد؟
2 بخش کارگاه وزن دنیا چنان که در این شماره خواهید دید، پررونق است. پس باید از صمیم قلب سپاسگزار دوستانی باشیم که به ما عنایت و اعتماد دارند و شعرشان را برای انتشار در مجله ارسال میکنند. اگر در پاسخگویی یا نشر شعرها تأخیر داریم عذرخواهیم؛ بگذارید به پای تعداد زیاد ایمیلهایی که برایمان میرسد و واقعاً بررسی شعرهای ارسالی و درجهبندی کیفی و پاسخگویی کاری زمانبر و دشوار است. تمام تلاشمان را بهکار میبندیم که زمان انتظار شاعران عزیزی که آثارشان را میفرستند به حداقل ممکن برسد. ضمن آنکه تأکید میکنیم تلاش داریم همچنان سختگیر باشیم در معیارهایمان برای انتخاب شعر تا در میان انبوه آثار رسیده، بتوانیم بازتابدهندهی بهترینهایشان باشیم. برخی دوستان البته از اینکه شعرشان امتیاز لازم را نمیآورد و در بخش کارگاه منتشر نمیشود گله دارند و گاهی نیز کنایه و تشری هم به وزن دنیا میزنند. اما مطمئن باشید ما تمام تلاشمان را به کار میبندیم تا درعین آنکه به معیارهایمان برای برگزیدن آثار پایبندیم، منصف نیز باشیم. پس خیالتان تخت که هیچگونه پارتیبازی و ریایی در کار نیست و خوشبختانه اکثر عزیزانی که برای بخش کارگاه شعر میفرستند، نامهایی نونفس و ناآشنا هستند برایمان و معیاری جز کیفیت شعر مدنظرمان نیست در انتخاب. حالا شاید معیارهای ما با سلایق برخی دوستان سازگاری نداشته باشد که البته این بخشش را نمیشود کاری کرد واقعاً.
3 در شمارهی پیشین هم اشاره شد که بهزودی تغییراتی عمده در مجله خواهیم داشت و بخشهای تازهای به آن خواهیم افزود. اگر اتفاق غریبی نیفتد در این میانه تابستان متفاوت و هیجانانگیزی پیشرو خواهیم داشت با پروندههای تحلیلی و انتقادی جدیتر، تغییراتی در شیوهی انتشار شعر و البته افزودهشدن بخشی برای بازتاب شعر جهان و شعر ترجمه. خصوصاً برای سروسامان دادن به این بخش، بههمراهی عزیزانی که دستی در ترجمهی شعر و مقالات تخصصی از زبانهای مختلف دارند، نیازمندیم؛ اگر مایلید در این بخش با وزن دنیا همکاری کنید، حتماً لطف کنید و با ایمیل مجله در ارتباط باشید و ضمن معرفی خودتان، زبانی که به آن تسلط دارید و نمونهای از کار ترجمهتان را برای ما بفرستید. حتماً در عنوان ایمیل ذکر بفرمایید:«بخش شعر جهان» که بررسی و دستهبندی آثار برای ما آسانتر شود و درصد خطایمان هم کمتر. امیدواریم با شکلگرفتن ارتباطی پویا میان ما و شما، به جاهای خوبی برسیم و تا حد ممکن کیفیت نشریه را بالا و بالاتر ببریم.
علی مسعودی نیا