شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از سکوت صدای باران

از سکوت صدای باران، تا آن‌همه، آشوب خاموش مشتی عاشقانه‌های از‌دست‌رفته،چه هیاهوی جامانده‌ی سردی می‌گذرد، تاریک‌روشن خاکستری شهر  حرفی برای گفتن ندارد، شگفتا‌! تو ازسمت روزهای خیالت پیر و پیرتر می‌شوی، به‌راستی شهروند کدام جغرافیای از‌یاد‌رفته‌ای؟کمی هم به ریشه‌های گمشده ‌ات، سفرکن.

محمود معتقدی

شعرها

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

حقیقت دارد

حقیقت دارد

حامد رحمتی

چکامه اناهید

چکامه اناهید

صدرا یوسف زاده

هم ‌بغض!

هم ‌بغض!

محمدعلی بهمنی