شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چهار پنجره هریک جهانی از دی ماه

چهار پنجره هریک جهانی از دی ماه
یکی بلند که یلدا و دیگری کوتاه
یکی مربع کامل یکی مثلث محض
به شکل دایره پیداست پشت هر یک ماه
کدام پنجره را می‌گشایم این لحظه
به سمت روزترین چهره یا شب دلخواه
چهار روزنه‌ی باز سمت باغچه و
چهار انار ترک‌خورده خنده‌ی دو نگاه
سکوت رنگی این شیشه‌های خورشیدی
سفید‌خوانی متنی‌ست با حروف سیاه
به یاد کرسی مادر‌بزرگ می‌افتم
به فصل تو به زمستان که می‌رسم هر گاه

حمیدرضا وطن خواه

شعرها

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

ویدئو