دیوار میتواند مست کند
برهنه برقصد بر سر هر چهارراه
وآبرو بریزد از معماری شهر
که انگورهایش در زیرزمینها میرسد
حالا هی بگو:
قلبت پارهآجر است
حالا هی بگو:
دیوارهای درونت قد کشیدهاند
ببین!
دیوارهای من هم
به خوبی شما میتواند دیوانه شود
آجرهای قرمزش را بکند
بریزد بر سر هر رهگذر
بریزد روی سطح همه تعقل
تا توبمانی
با انبوهی نخاله روی دستهایت
که هیچ کارگر شهرداری
جمع نکرده بود