شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

یک تفنگ

یک تفنگ
دربسته ای پستی
به من رسیده است
در پاکتی دست‌نخورده
که نشان می‌دهد هزینه ی بالای این قتل
در مبدا پرداخت می‌شود
مامور پست قبل از آنکه زنده بمانم رفته است
و با یک تصمیم تنهایم گذاشته
با یک تفنگ
با یک کاغذ
بی نشانی پیشانی ام برگیرنده
باگلوله ای به کالیبر شانه‌ام
با یک کاغذ
با یک وصیتنامه ی ناطق
«بدان و اگاه باش
گلوله
اگر هم نمی‌خواست
نمی‌توانست تو را هدف نگیرد
صورتت گرد است
و چشم‌هایت وقتی باز می‌شوند
جذاب‌ترند
اما عزیزم
آنچه گلوله را جذب تو کرد
شلیک نبود
بیداری‌ات بود»

مجتبا هژبری

شعرها

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم

 عشق صورتی کاهگلی دارد

عشق صورتی کاهگلی دارد

مهدی اکبری فر

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

جای امن

جای امن

واهه آرمن

ویدئو

و به نام عزرائیل

و به نام عزرائیل

افروز كاظم زاده

شعرخوانی مریم جعفری آذرمانی

شعرخوانی مریم جعفری آذرمانی

مریم جعفری‌آذرمانی