شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در سلام راه‌ها

در سلام راه‌ها
عبور از هیچستانی
 که می‌دانیم عبور نیست
هیچ در هیچ 
دست‌ها، به اقدام، دست می‌برند 
و همراهی، واژه مبهمی می‌شود
 در تاریکی روز 
و دست‌ها چه بی‌نورند در یکی‌شدن 
همین دور و برهاست 
که ماشین‌ها به‌سرعت می‌گذرند از بالای سرمان
زودتر می‌رسند به درد 
 تند‌تر می‌رسیم به تنهاییِ دوباره
ماشین‌ها گم می‌شوند 
درخت‌ها هم
ما در خود گم می‌شویم 
و ترانه‌ها هم 
پل‌ها هر گز بی‌عبور نمی‌مانند 
حتی آسمان
 ما را از ذهن خود پاک می‌کند 
و خورشید همچنان می‌درخشد

ربابه قصابان

تک نگاری

بی‌فاصله از حجم

بی‌فاصله از حجم

سیدحمید شریف‌نیا

شعرها

بیا

بیا

سیروس رومی

رنج

رنج

علی زیودار

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

  شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

 شهر را تکه‌ای چشم‌هات  خفه می‌کند در شعر

بهراد باغبانی نیک