شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

اسب سپید آب

به اندازه‌ی عرض خیابان هم
دوستم نداشتی
در آن‌سوی پیاده‌رو
دست‌هایت را
تکان دادی/ باروت شدی
شعله‌کشان در تمامی رگ‌هایم
خیابان شدی
با من آمدی
چه کوتاه و چه بلند
سنت‌شکنی  می‌کردی
اگر
بوسه‌ای می‌دادی
در شلوغ ترین میدانی
که اسب سپید آب
شیهه می‌کشید
زیر دست‌و‌پای عابران
از کدام بیمارستان به خانه می‌رفتم.

مسعود زندی

شعرها

برای این روزهای ایران...

برای این روزهای ایران...

کبری موسوی‌قهفرخی

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

موج‌هایش را بر پشت بسته بلند دریا

قاسم درویشی دوراهک

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

شاپور جورکش