شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کابوس

کابوس

تو آغوش باز کن

و نفس بکش تَنَم را

ببین که زنده ام

زنده ام آیا؟

بر استخوان های من بِدَم

بر رگ و پوست که پوسیده

زیرا که در خواب های من

تردیدِ طنابِ دار

زخمیْ شده ناسورْ بر گردن

و تقلّای دو پای لمس

به روی چهارپایه ای

که انگار هست و نیست...

آبشار ماه در چشم‌های من

هوای حبس و همهمه در سینه های تو

بوسه های مات در تاریکی...

تو فریاد کشیدی یا من؟

تو کیستی که در بُهتِ تو هرشب

بیدار می‌شوم ؟!

امیربهادر کریمی

شعرها

لیوان چای منتظر بودم 

لیوان چای منتظر بودم 

معین صباغ‌مقدم

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی