توی خونه، روی دیوار یه تفنگ ِ سرپُره
داغ جنگلا رو میشه روی قنداقش دید
آره یه تفنگ سرپُر ِفراری از شکار
که میشه از تو گلوش صدای شلیکو شنید
یه تفنگ ِ پیروکهنه، یه تفنگ ِ بیجواز
که دلش رو برده زوزههای زخمی یه گرگ
عمریه که بوی باروتو نفس نمیکشه
تنها شاهد ِنفسکشیدن ِ پدربزرگ
توی خونه، روی دیوار یه تفنگ ِسرپُره
منم آخرین گوزنی که گلوله میخوره
خسته از روزای غمگین ِ بدون اتفاق
خواب رفته مث ِآتیش زیر خاکستر داغ
یه تفنگه که مث ِ یه مرد گریه میکنه
شبا با روح پرندههای مُرده تو اتاق
با دو تا میخ سیاه مونده رو دیوار سفید
توو سر هر دوی ما وسوسهی آزادی
خیلی وقته بوی خون خونه رو پُر کرده و من
خیرهام به آخرین ارثیه ی اجدادی
توی خونه، روی دیوار یه تفنگ ِ سرپُره
منم آخرین گوزنی که گلوله میخوره