شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گورستان «سولنا» دری آهنی دارد
در یکی از ضلع‌های آفتابی‌اش
...

پنجره‌ی اتاق کارم
به کوهستان باز می‌شود
و میزتحریرم
صبح‌ها...

تو را در سال ترس به دنیا آوردم
در زمانه‌ی روسیاهی مهتاب
وقتی که نام تمام...

تک نگاری

شعرها

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی

عطر تنت را 

عطر تنت را 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

کاج 

کاج 

ندا حاتمی