شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

...

در آغاز «الف» بود
و سی‌و‌یک حرف دیگر
که بر...

گورستان «سولنا» دری آهنی دارد
در یکی از ضلع‌های آفتابی‌اش
...

پنجره‌ی اتاق کارم
به کوهستان باز می‌شود
و میزتحریرم
صبح‌ها...

تو را در سال ترس به دنیا آوردم
در زمانه‌ی روسیاهی مهتاب
وقتی که نام تمام...

شعرها

پنجره

پنجره

فروغ فرخزاد

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

از اتاقی پیاده می‌شوم

از اتاقی پیاده می‌شوم

مریم فرجی

مترسک

مترسک

میرحسین نونچی