شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تو گم نشده‌ای

تو گم نشده‌ای
این گلوله اگر شلیک
به سینه من نمی‌رسد
دارم دار می‌سازم برای خودم
صدایم را بالا گرفته‌ام
سرم را پایین
(تا این سیگار به آخر خودش برسد)
شعرهایم را هی ورق

بزن/ توی گوش تهران
که تن تنَن یا هو

انگشت‌هایم را بریده‌ام
تا این دختر
با انگشت‌های من ستاره بشمارد
با چشم‌های من گریه کن
بگذار این گلوله شلیک
به میدان نرسیده 
به زمین می‌خورد این پیرمرد
که دستم را عصای دستت کن
که تن تنن یا هو
من به بی‌راهه نرفته‌ام
روزنامه‌ها خبر آوردند
داشتم دیوانه می‌زدم به کوه
که سنگرت خالی نمانده
روی پاهای من بایستی

خدا برایت دست تکان ‌دهد
من كه نمرده‌ام هنوز
دارم دار می‌سازم برای خودم
دارم برای خودم تار می‌زنم.

داریوش ملک‌پور

تک نگاری

احضار روح زبان در قامت کلمه

احضار روح زبان در قامت کلمه

محمدرضا عبادی صوفلو

چگونه شعر بنویسیم؟

چگونه شعر بنویسیم؟

ترجمه‌ی نازیار عُمرانی

شعرها

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی

آزادی و تو

آزادی و تو

بیژن الهی

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

شاید

شاید

مهدی مهدوی