شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

برای چیزی که از آن تو نیست

برای چیزی که از آن تو نیست
جنگ‌ نکن
جنازه‌ها
تنها
برای این که لخت نخوابند
کفن می‌پوشند

ماهیان 
دلتنگ  قصاصند
کاش!
می‌شد جنازه‌ها را به آب سپرد

بیا گلبرگ‌هامان را به آب بسپاریم
از قلاب؛ جز زخم نمی‌روید

باشد
می‌آیم
امّا
چون پرنده‌ای که
چشم ِ راهش را
گم کرده باشد

فانوسی روشن کن ‌و
چشمم‌ باش
چراغ‌ها همیشه سبز نیستند

محبوب من!
زندگی کن 
مرگ 
روز تعطیل نمی‌شناسد
با من بگو
شعر جهان
به کدام‌سو می‌رود
کی 
چشم‌ از جهان
برگرفته‌ای

سیاست داشته باش‌و
سیاست را
رها کن
تنها
شعرهای  عاشقانه
هرگز 
نمی‌میرند

تو 
کلماتت را بساز
چه
لیاقتت را
داشته باشند 
چه
نداشته باشند
تقصیر کلمات چیست که
عاشقی نکنند

جهان‌‌ انگار 
عشق کم دارد 
کاین گونه 
سر از جنگ در‌می‌آورد 
سیاست داشته باش‌و
سیاست را 
کنار بگذار
انارهامان رسیده‌اند 

ضیغم نیکجو وکیل‌آباد

شعرها

 قدیمی‌ها به عاشق‌پیشه، خاطرخواه می‌گویند

قدیمی‌ها به عاشق‌پیشه، خاطرخواه می‌گویند

آیدا دانشمندی

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

از این فلات بلا بی‌هوا گذار نکن

مجید عزیزی

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

شاید

شاید

مهدی مهدوی