دلسردم و قلبم کمی مرداد میخواهد
این غم که من دارم دلی فولاد میخواهد
دیگر سکوتی عهدهدار نالههایم نیست
تفسیر برخی غصهها فریاد میخواهد
قلبی که ویران گشته قابل دار مهمان نیست
عاشقشدن هم یک دلِ آباد میخواهد
دیگر نه مجنونی به لیلا میرسد اینجا
دیگر نه شیرینی دلش فرهاد میخواهد
گاهی برای دلخوشی با طعنه میگویم
دیوانه جان! غم خوردن استعداد میخواهد
من درد هرکس را شنیدم، دستگیرم شد
این زندگی کمتر کسی را شاد میخواهد