شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چندان سنگین نشسته‌ام

چندان سنگین نشسته‌ام
بر سنگ
که به غارت بردند راهزنان
از زهدان زنی ناگفت
دفینه‌ی نمک را
که نام آویخته از کمند ملولش
شمایل صبح پهن کرده
بر دار و کفن
با رگی که رگم را می‌کشد
روی دیگرم را برمی‌دارم
و خون کش‌دار کج‌مدار را
بر تن مادیان برهنه می‌پوشانم
که سوگوار شهادت سنگ‌اند
بوی تاریک و نمور شب
چاه نفت در گلو خوابانده‌ام

معصومه احمدی

شعرها

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

چوار

چوار

احمد کریمی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

جای امن

جای امن

واهه آرمن

ویدئو