شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چندان سنگین نشسته‌ام

چندان سنگین نشسته‌ام
بر سنگ
که به غارت بردند راهزنان
از زهدان زنی ناگفت
دفینه‌ی نمک را
که نام آویخته از کمند ملولش
شمایل صبح پهن کرده
بر دار و کفن
با رگی که رگم را می‌کشد
روی دیگرم را برمی‌دارم
و خون کش‌دار کج‌مدار را
بر تن مادیان برهنه می‌پوشانم
که سوگوار شهادت سنگ‌اند
بوی تاریک و نمور شب
چاه نفت در گلو خوابانده‌ام

معصومه احمدی

تک نگاری

شعرها

به قلم

به قلم

نگین فرهود

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری

در این‌جا گرد آمدیم

در این‌جا گرد آمدیم

فائزه امانی فرد

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی