شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

می‌توانی باشی

می‌توانی باشی
آن وقت
«سوناتِ مهتاب» است
که از پنجره
بر پیكر برهنه‌ی تو می‌تابد
و تو در تختخوابِ من خوابیده‌ای

می‌توانی نباشی
آن وقت
«بتهوون» تنها می‌شود

و رهگذری
در كوچه‌های مهتاب
آرام قدم می‌زند.

از پنجره
«سوناتِ مهتاب»
به گوش می‌رسد.

محمود بهرامی

تک نگاری

شعرها

پیش‌تر‌ها

پیش‌تر‌ها

نسرین بشردوست

به کوتاهی یک رؤیا

به کوتاهی یک رؤیا

واهه آرمن

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری