شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آمبولانس هشتم 

حالا آمبولانس هشتم 
جسد هشتم را 
پس از هشت بار 
باز هم از دور این میدان 
هفتمی زنی سرخپوست 
با لبانی و 
روسری سرخ 
و مرگ به علت در زیر بارانی تند
بله 
شرط را نباید باخت 
همچنان 
مثل به‌خاطر دومی که قبل از آمبولانس
و قبل از کلمه برآشفته هول مرگی مجدد داشت 
و حالا آمبولانس هشتم  
جسد هشتم را 
پس از هشت بار 
باز هم از دور این میدان 
هفتمی زنی سرخپوست و
دومی مثل به مرگ مجددش
شما بفرمایید
نه 
نه به‌خاطر موی بلند پنجمی 
یا به‌علت مرگ با شکوهی که برای چهارمی   
بفرمایید آمبولانس هشتمی 
چرا باید درست از همین میدان 
که ما مشرف به هیچ پنجره زندگی می‌کنیم
و هر کدام حداقل یک بار
از عطسه‌کردن به‌طرف آسمان شرمنده بوده‌ایم 
خودتان خوب می‌دانید 
بله
من چهارمی هستم 
مشخصات دقیقم
شخصاً اعدامی از سری پشت‌پرده‌های گلدار است
 

مظاهر شهامت

تک نگاری

شعرها

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

باران‌ها

باران‌ها

محمد ویسی

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی