شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود
زخمِ تو هم قناری من! خوب می‌شود
یک روز می‌رسد که قفس ساز با قفس
در کوچه باغِ یخ‌زده، مصلوب می‌شود
چتری پناهِ سارِ سراسیمه چون زند؟
وقتی که قلبِ کاجِ خدا چوب می‌شود...
ای سروِ سرفراز! شدی سرنگون شبی
پلکِ سحر برای تو، مرطوب می شود
درگوشِ من، ترنمِ گیسوی خیسِ تو
زیباتر از ترانه‌ی دانوب می‌شود
خنجر زدن به تیره شب ـ از پشتِ‌سر زدن ـ 
مردی کسی نگفته که محسوب می‌شود
تا بود و هست، قدرِ گُل از خار کم‌ترست
دارد رقیب، پیش تو محبوب می‌شود
دیدی هجومِ دشنه به سمتِ «غروب» را؟!
اما گُمان مدار که مغلوب می‌شود

جعفر درویشان

تک نگاری

شعرها

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

هر چکامه تیغی برای خودزنی

هر چکامه تیغی برای خودزنی

شهریار کوراوند

دو پاره برای درخت و ع. ب

دو پاره برای درخت و ع. ب

سیاوش بانشی