شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بینایی جنگلی‌ام

چرا نمی‌توان خطی  که از خاطره 
به بینایی جنگلی‌ام می‌رسد 
طراوتی در حافظه بریزم 
حضور تو گونه‌های‌ست که از باد عصرگاهی فربه می‌شود 
و دخالت شرمناک در لحظه‌های تصادفی دارد 
 گاهی تصادف با تو را می‌توان 
 به حساب قرار بی‌قراری‌های  اشتیاق گذاشت 
پر از دخالت  طبیعی سبزهای مواج 
که فواصل حرف و روزمرگی را اعتلا می‌دهد 

اعتلاست وسط تابستان 
برای ستایش ییلاق 
از آن‌جا که پا به راه می‌دهی 
 هر روز به همین راه پا 
به‌طبع و ظرافتی که گرما و شرجی 
به تخیل فصل‌هایمان می‌بخشند.
 

خسرو بنایی

تک نگاری

دلم می‌سوزد

دلم می‌سوزد

شهریار وقفی‌پور

شعرها

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

نشستم بی‌تفاوت روبه‌روی ماه در کافه

مهدی مهدوی

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

تاریک/تاریکخانه‌ام

تاریک/تاریکخانه‌ام

پروین نگهداری

کنارِ میدون شوشم،

کنارِ میدون شوشم،

سروش الهی