شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باران‌های فولادی 

چرا آه نکشم برای سطری از یک قرن 
آهی از دل باران‌های فولادی 
که بافت‌های اتمی‌شان را در روح استخوانی‌مان حک می‌کردند 
هر سال گردابی‌ست برای ذخیره‌ی گردابی دیگر 
چرا آه نکشم 
و الیافی از حرارتش نسازم 
نگویم هذیان عشق 
خلأ بینمان را ژرف‌تر می‌کند
شاید فاصله‌ها 
گرم‌ترمان کند 
در حریم فاصله آه می‌کشم 
و انسانی که در چشم‌هایم خیره می‌شود 
برای جغرافیایی که از  بوسه‌های ممنوع و تخیل صلح 
شکل می‌گیرد.
 

خسرو بنایی

تک نگاری

شعرها

با چند خواب نصفه‌نیمه

با چند خواب نصفه‌نیمه

بهزاد خواجات

اردبیل بایراغی

اردبیل بایراغی

مهدی آقازاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد