شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

باران‌های فولادی 

چرا آه نکشم برای سطری از یک قرن 
آهی از دل باران‌های فولادی 
که بافت‌های اتمی‌شان را در روح استخوانی‌مان حک می‌کردند 
هر سال گردابی‌ست برای ذخیره‌ی گردابی دیگر 
چرا آه نکشم 
و الیافی از حرارتش نسازم 
نگویم هذیان عشق 
خلأ بینمان را ژرف‌تر می‌کند
شاید فاصله‌ها 
گرم‌ترمان کند 
در حریم فاصله آه می‌کشم 
و انسانی که در چشم‌هایم خیره می‌شود 
برای جغرافیایی که از  بوسه‌های ممنوع و تخیل صلح 
شکل می‌گیرد.
 

خسرو بنایی

تک نگاری

شعرها

خوابیده‌ای؟

خوابیده‌ای؟

شوکا حسینی

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

پنج شعر از محمد منافی

پنج شعر از محمد منافی

محمد منافی

پنج شعر از سیروس نوذری

پنج شعر از سیروس نوذری

سیروس نوذری