شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چون ماهیان گیج*

اسارت را به اسیری بردن
زندان را به زندان افکندن
حسد را به دام حسد انداختن
مرگ را به مرگ سپردن
زندگی را به زیستن دادن
عشق را در عشق به جا نهادن 
روز را در روز
شب را در شب رهاکردن
رفتن را به رفتن 
ماندن را در ماندن وانهادن
این است آزادی، آن عدالت پنهان 
که هرگز به دستِ فکر،  نیاورده‌ایم
زیرا که پنداشتیم عقل خداست.
این مغز کوچک ‌‌فراموشی را چه سود
برای من، تو
که در اعماق زمان 
شنا کنان
چون ماهیان گیج پیش می‌رویم
بی آن‌که بدانیم 
مقصد خود ماییم:
آزادی مطلق 
عدالت غایت. غایت عدالت
*نخستین شعر بیش از یک سال  تجربه‌ی هولناک بیماری کرونا
 

هیوا مسیح

شعرها

دو پاره برای درخت و ع. ب

دو پاره برای درخت و ع. ب

سیاوش بانشی

تو زیبایی

تو زیبایی

سکینه نودهی

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی

فروبارِ عیشِ وِلَرم

فروبارِ عیشِ وِلَرم

سیدعلی صالحی