شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مفرغ می‌بارانی 

به شاپور جورکش 
که می‌رفت


مفرغ می‌بارانی 
بر جلگه‌ی پلک 
طُره‌ی بازتابیده!  
ای آفتابِ نمک‌زده!  
برای آغوش شنی‌‌ات
چه برقصم 
با این‌‌همه  دهلیزها
که  می‌شویدت
کتاب  را  
تورقِ نامِ اژدها کم بود 
دهان می‌خواست 
تا بسوزاند 
هیمه بر هِی ارابه 
نشاندن و
طماندن
آواز ْ
رَماد بود 
که با دهان می‌رفت…

نازنین آیگانی

تک نگاری

شاعر مادرزاد

شاعر مادرزاد

محمد حسین بهرامیان

آموزگار عشق

آموزگار عشق

مهدی ایوبی

شعرها

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

اردبیل بایراغی

اردبیل بایراغی

مهدی آقازاده