شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گُنگ

گُنگ
خیره
خوابْ‌گَرد.

بی‌حرف
بی‌دَرا
بی‌درد.
بیار... میان‌گشوده‌ی می‌گسار،
بیار...!

آوایِ لب و لال،
حلال،
الف از لیلِ تو روشن است،
شگفتا
به هر چه نگاه می‌کنم
زن است.

من
با تو بود که در وحیِ واژه
انگور و پیاله از دستِ جبرئیل گرفتم
گفتم:
باشا و هَلاکا... هَلاکا!

سیدعلی صالحی

شعرها

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

می‌آیی 

می‌آیی 

م. مؤید

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی