شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

موقع زادنت زمین خندید

 برای همه‌ی زنان و دختران رنج‌دیده‌ی افغانستان 
در تمام تاریخ:

موقع زادنت زمین خندید، موقع زادنت زمانه گریست
پای تقدیر تو قلم خون شد، جوهرش بر سر زبانه گریست
محو رؤیای آنی‌ات بودی، پی کاغذپرانی‌ات بودی
کودک آسمانی‌ات بودی، که نخ افتاد و رودخانه گریست
قد کشیدی میان جرم نفس، ریشه می‌داد زیر خاک قفس
زخم‌هایت سکوت کرد سپس، دست لرزان تازیانه گریست
جنگ آواز آسمانت شد، گاه و بی‌گاه ناگهانت شد
رقص خونین بامیانت شد، مولوی ابر شد ترانه گریست
در بدخشان درد، سنگ شدی، لعل بودی ولی شرنگ شدی
یک انار خوش‌آب‌ورنگ شدی، دل خونت که دانه‌دانه گریست
سوژه‌ی عکس‌های ناب شدی، پرچم سرخ انقلاب شدی
تو نگفتی ولی کتاب شدی، عکس تو در کتابخانه گریست
واقعه صبح مرده‌ی خرداد، پشت لبخند لاغرت رخ داد
آسمان بر جنازه‌ات افتاد، بادبادک در آشیانه گریست
 

فاطمه سوقندی

تک نگاری

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

در خطبه‌ی بی‌نقطه‌ی کویر

فریاد ناصری