شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عطر از صدای خویش

عطر از صدای خویش پراکنده‌ای چقدر!
از واژه‌ها مشام من آکنده‌ای چقدر!
در شادی‌ام غمی‌ست، نشانت نمی‌دهم
در غصه‌ی تو شادی بی‌خنده‌ای چقدر…
من ذره ذره جان به تو دادم به نام عشق
این سِر آن‌که پیری و سرزنده‌ای چقدر
اسماء با صفات برازنده می‌شوند
ای اسم! بر صفات، برازنده‌ای چقدر
غیر از همان دلیل… که باشد میان ما
من دیده‌ام زنِ به تو ماننده‌ای چقدر
ای مستیِ غلیظ! خمارنده‌ای چرا؟
ای جام بی‌شراب! شرابنده‌ای چقدر
روزی به خود می‌آیم و می‌پرسم از خودم:
زین‌سان ستم به حق تنابنده‌ای چقدر
دلبسته‌ای و دلخوشی اما هزار بار
جانت به لب رسیده و دل کنده‌ای چقدر
 

مهدی فرجی

تک نگاری

پی بردن  به خواب سیمرغ ها

پی بردن به خواب سیمرغ ها

راد قنبری / فرامرز دهگان

شعرها

تاریکی اشاره می کند: «تو»

تاریکی اشاره می کند: «تو»

نادره جلادت

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

تو بگو سینه دارچینِ دیوانه

فهیمه جهان آبادی

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

زنانِ اسطوره پیراهن ابریشمی می‌پوشند

علیرضا کرمی

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو