شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خونِ عفیفِ پرنده‌ 

...

که‌ای؟
چه‌ای؟

خونِ عفیفِ پرنده‌ 
روان در عروقِ گناه

یا رعشه‌ای تاخته 
بر اعصابِ عشق 

چون طراواتی که مسیر بابونه‌ها را می‌داند
تنها می‌گذری
و من در برابرت این‌سان درمانده‌ام

دشتی یا رود 
بارانی یا نور

که می‌گستری و می‌باری
بر شانه‌ی کوه
و بر بالِ پروانه

اگر می‌خواهم بشناسمت
در جست‌وجوی هستی خویشم
نه به اکتشاف تو 
در جست‌وجوی سنگی‌ام
که به دریایش افکندی
 

مصطفی طلوعی

تک نگاری

شعرها

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

رضا به کودتای اول این قرن داده بودم بیایی

مجید اجرایی

برای خداحافظی اومدم

برای خداحافظی اومدم

حامد ابراهیم پور

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 

پس و پیش‌تر از آن‌که ببینمت 

مهدی ریحانی

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

همه‌چيز از یک دعوتنامه شروع شد

مجتبی هژبری