شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خونِ عفیفِ پرنده‌ 

...

که‌ای؟
چه‌ای؟

خونِ عفیفِ پرنده‌ 
روان در عروقِ گناه

یا رعشه‌ای تاخته 
بر اعصابِ عشق 

چون طراواتی که مسیر بابونه‌ها را می‌داند
تنها می‌گذری
و من در برابرت این‌سان درمانده‌ام

دشتی یا رود 
بارانی یا نور

که می‌گستری و می‌باری
بر شانه‌ی کوه
و بر بالِ پروانه

اگر می‌خواهم بشناسمت
در جست‌وجوی هستی خویشم
نه به اکتشاف تو 
در جست‌وجوی سنگی‌ام
که به دریایش افکندی
 

مصطفی طلوعی

شعرها

روژان

روژان

سیدعلیرضا ذوالفقاری

به کوتاهی یک رؤیا

به کوتاهی یک رؤیا

واهه آرمن

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

بی‌وزنی

بی‌وزنی

عنایت سمیعی