شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خونِ عفیفِ پرنده‌ 

...

که‌ای؟
چه‌ای؟

خونِ عفیفِ پرنده‌ 
روان در عروقِ گناه

یا رعشه‌ای تاخته 
بر اعصابِ عشق 

چون طراواتی که مسیر بابونه‌ها را می‌داند
تنها می‌گذری
و من در برابرت این‌سان درمانده‌ام

دشتی یا رود 
بارانی یا نور

که می‌گستری و می‌باری
بر شانه‌ی کوه
و بر بالِ پروانه

اگر می‌خواهم بشناسمت
در جست‌وجوی هستی خویشم
نه به اکتشاف تو 
در جست‌وجوی سنگی‌ام
که به دریایش افکندی
 

مصطفی طلوعی

شعرها

با جامی برکف 

با جامی برکف 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی