میبینی؟
چوبههای دار گریه میکنند
بر جهان مردمی که
هاجوواج رقصانند
میبینی؟
جوانهها زدهاند چوبههای داری
که به اشک خون آبیاری
شدهاند
میبینی؟
هر روز، گاه و بیگاه
بدون فصل شکفتن
گلی میشکفد و از چوبههای دار
میوهها نارس چیده میشوند
و باغِ کفنپوشِ دارها
در تماشای تقلای
باغبان پیر
میبینی؟