از اطلاعات خون میگیرند
ناخواسته گاز میدهند
سوار بر موتورسیکلتِ ماشینِ هواپیمایِ گوشی سبقت میگیرند
غلیانِ وسواسِ تشویشِ مفرط میگیرند
نگران چربیاند چاقی
قند خون قلب
فشار خون ممتد میگیرند.
گاز میدهند در اتومبیل در اتاق و باغ
عکس میگیرند.
در مسابقات فرمول یک گوشی یا صدهزاروچند سیسی گاز میدهند
در رالی بیابان و کراس پیست
در اقصانقاط همهجا ناگهان گر میگیرند.
آمادهی انبساطِ احتراقِ انفجار ترکیدنند
تندباد واژهاند گاز میدهند
دست بر فرمانِ رلِ سکانِ هدایت
مترصدند...
شتاب در ارسال متن بیصاحبِ بیخبر
عوض کردن صاحب
آزادی عمل در ارائهی جملات مجعولِ مشهور
گاز میدهند هیجان میگیرند
دستهی میلهی متشکل گوشی را میفشارند
نشر متکثرِ متورمِ متعرض میکنند
عجله دارند
گاز میدهند برای سلبریتی
تیتی میتی شیتی فیتی
حالتهای منکسرِ مشتقِ مستعمل دارند
در آزادی کامل دنده معکوس میگیرند
از درگذشت و بیماری و مرض خون میگیرند
از زلزله و رانش و سیل،
آماده برای فاجعه
گوشی بهدستان بیمرز گر میگیرند
گاز میدهند به اخبار زرد خالهزنکیِ دائیمردکی
اهل بلافاصلهاند
موضعهای باد در غبغبِ مکشمرگِما میگیرند
گاز میدهند
و آها
در همه حال
در حالتهای مختلفِ متنوعِ متلون
فیگورهای فتوژنیکِ «نیست در کائنات از بر و رویِ ما» میگیرند
ها، میگیرند
ها میگیرند
به دردِ لاعلاجِ لاکردارِ لاکچری گرفتارند
جنبشِ حادِ اجابت دارند
ها دارند
ها میگیرند.