شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

1
تهران
زنی جوان
کز‌کرده در غبار آینه‌ها
   ...

قرمز نشسته بود
بر انحنای قوس قزح
و روی دست‌هاش
گیتارباس...

توی فنجان آهویی
داشت دنبال پلنگی می‌کرد
و درازای نگاهش در دشت
گسترش...

آنگاه آب خون دهانش را
با آفتاب شست
و در مسیر باد
موجی به پای کرد.

...

تک نگاری

شعرها

رز ابری

رز ابری

سمیه امینی راد

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

زیر سایه‌ی یک درخت

زیر سایه‌ی یک درخت

محمدباقر کلاهی اهری

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس