شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آفتاب سوزان

آفتاب سوزان یک کلمه بود
گیاه تشنه یک کلمه بود
آسمان یک کلمه بود
بدون ابرهایش
چشم در چشم بیابان ایستاده بودم
و آفتاب‌پرست 
کلمه‌ای بود که از سنگی به سنگی می‌رفت
و رنگ عوض می‌کرد
 

محمد بهبودی‌نیا

تک نگاری

شعرها

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

برادرم دیشب درگذشت

برادرم دیشب درگذشت

عبدالله علوی

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم

به کوتاهی یک رؤیا

به کوتاهی یک رؤیا

واهه آرمن