شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بعد از زنده‌به‌گوری بادها

بعد از زنده‌به‌گوری بادها
برای یقه‌های گمراهی
 دکمه ساختم
تا خواهری که ندارم
 شکل من شود

ابتدا دست‌هایم  که از آن من نیست
اتفاق را از پا درآورد
سایه‌ام را فراری دادم
به سرزمینی دور
حالا به هر طرف نگاه می‌کنم
مریم‌های زیادی در من است

سریا داودی حموله

شعرها

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

منم شیرازِ شهرآشوب و در جانم چه محشرهاست

زری قهار ترس

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله