شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

(بخشی از یک شعر)

 

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کنار مرگ که خوابیده بر شانه ام هر شب

بخواب که آسمان از گور ما بلند می شود

پرنده ای به گنبدِ نار

بال می زند به خون حیض و نوحه می خواند

درد به کناره ی شهر می رسد

به کناره ی من

بخواب

که زندگی پیش از ما

در همین گور خوابیده بود

فهیمه جهان آبادی

تک نگاری

شعرها

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

خیابان‌هایی هم  هستند

خیابان‌هایی هم  هستند

پروین نگهداری

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

بر پیراهن بیمارستان

بر پیراهن بیمارستان

فرخنده حاجی زاده