شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کوهی بنساله بودی 

...

کوهی بنساله بودی 
آن‌سو به پشتک‌چارکش خیزابه‌ها 
این‌سو به جاده‌های خوابیده 
که برپا می‌شدند در تو 
هم‌چون کفچه‌مارانی از سبدهای دامنه 
و هر یک به نوایی از نی کریشنا 

اکنون پس از سالیان بلند 
گویی به خود برمی‌خورند 
صداهای چفته و بافته 
در بازتاب از تو 
به گوشم می‌خورند 
گام که برمی‌دارم. 

فرهاد زارع‌کوهی

شعرها

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

نقابی از خوشبختی

نقابی از خوشبختی

احمدرضا احمدی

به موازاتِ دریا

به موازاتِ دریا

راد قنبری

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

نیمی که مرده  بر شانه‌های تو

یلدا منتظری