شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مرا دوست داشته باش

...

مرا دوست داشته باش
و چند حرف
از کلمات اسمم را با بخار دهانت گرم کن
شب تاریخی همه‌ی انقلاب‌ها باش
کلمه
کلمه باش در آغاز انگور
و همه را به مهمانی دختر رز ببر
سرخ/ کبود/ عادی باش
چنان باش که من انسان درونت را بغل کنم
ببوسم
و از آخرین تنهایی انسان
عکسی برای جهان‌های موازی بفرستم
هر شهری عاشقانه‌های خودش را دارد
مازاد عاشقانه‌های همدان باش
زیر آبشار گنج‌نامه درآور لباس
و با سنگ‌های قرون یکی شو
با خط‌های میخی هم‌آغوشی کن
درخت گردو باش در انتهای عرصات
دشت باش
دشت ماوشان
بوی عین‌القضات باش
گرمای تنت را بفرست برای انسان سرآغاز
همدان باش در بزنگاه عاطفه و برف
تپ تپ تپ تپ تپیدن قلب در آستانه‌ی تن باش
تن باش
مرا دوست داشته باش
و دست‌هایت را از زیر سرم برندار
مرا که با رودها برادرِ خونی‌ام
و درختان را به اسم کوچک صدا می‌زنم
نسیم باش بر عرقِ پشتِ لاله‌ی گوش
با قرمزهای فرش به آستانه‌ی خیال بیا
و تپ تپ تپیدن قلب گنجشکان در کنار آب باش
اندوهی از قبایل را بر آتش بریز
و چشم سرخ مادر قبیله در قربانگاه باش
طولانی است
روایت زن طولانی است؛
پوست کبودش زیر ناخن و خنجر
دهانش در برهوت شهر
اولین برف امسال که بیاید
دو بال در می‌آورم
برای همیشه زنبور عسل می‌شوم

علیرضا نوری

تک نگاری

در من هزار آهوی تشنه

در من هزار آهوی تشنه

آنوشا نیک سرشت

شاعر پاره‌وقت نبودم

شاعر پاره‌وقت نبودم

قاسم آهنین‌جان

شعرها

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی

الماس

الماس

م. مؤید

سفر‌نامه‌ی این تابستان

سفر‌نامه‌ی این تابستان

جواد مجابی

روشنم کن شبیه سیگارت

روشنم کن شبیه سیگارت

امیررضا وکیلی