شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تو یوسف منی

...
تو یوسف منی و عشق اَحسن ‌القصص است
برای حُسن طلب آیه‌ای از عشق بس است
دریده‌‌جامه‌تر از حُسن‌یوسفی، گُل‌‌تر!
بریده‌بادا دستی که در پی هرس است
شعاع صاعقه سیبی به دامنم انداخت
به ناز گفتم عشق است و خالی از هوس است
شراب‌خانه‌ی تسکین، هلا شراب رحیق!
دلم گرفت! شرابت چه شد؟ عذاب بس است
سر بهشت ندارم، جهنم است بهشت
اگر بدون تو باشد کویر خاروخس است
بشوی روح مرا با گلاب بوسه و اشک
نسیمِ جوی گلاب است یا که آن نفس است؟
دوباره بندِ دلم پاره شد از آوازت
صدای عشق در این پرده‌ی مِی خوش و مَلَس است
به لطف بوسه رها شد دوباره فاخته‌ای
همیشه فاخته‌ای پشت میله‌ی قفس است

پونه نیکویی

شعرها

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

ظلم، چاقوی تیز آخته‌ای‌ست روی مردم کشیده کبّاده

پوریا سوری

منیک له خو مدا ونتر...

منیک له خو مدا ونتر...

جمیله چوپانی

شاعر

شاعر

فریاد غفوری

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد