شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دور سرم می‌گردد اتاقی که از تنهایی‌ام پُر شده

دور سرم می‌گردد اتاقی که از تنهایی‌ام پُر شده
گرچه تنها نیستیم من و کتاب‌هایِ نخوانده ام
ورق می‌زنم رفتنت را
پشت کلماتی که قطار شده‌ند
تویی که حتی اسم آینه را از یاد برده‌ای
بسته می‌شود چشمانم
به خواب‌های هر شبه‌ام سَرَک می‌کشد
جذابیتی که از چهره‌ات بالا می‌رود...
دست‌های مُرَددی سکوتِ در را می‌شکند
بلند می‌شوم
از شب
عطرِ تنی هوای اتاق را بهاری می‌کند...

کامران سمساران

شعرها

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

مالیخولیا

مالیخولیا

هادی میرزانژاد موحد

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

جمال‌الدین بزن