و خورشید تابیدهبود
بر ناممکن
بر سکونت اشیاء
بر سایههای بیدار
خورشید تابیده بود
بر ما
و رازگونگی عشق در برابر مرگ
جاودانگی عشق در برابر مرگ
خورشید تابیده بود برما
بر هرچه در ما
و سایههای ما
تمام بود
سایههای ناتمام ما
تمام بود
سایههای تمام
جاودانه بود برابر مرگ