شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

دشت را  به تمامی فریاد شدم 

دشت را 
به تمامی فریاد شدم 
از تاریخ 
اسبانی بیاور چابک 
و سوارانی 
با یال و کوپال‌های رزم 
تا بگذرم خوفِ تنگه را 
زرد خندی زد 
مثل زهر در کامِ گندم 
در خواب سنگ خفته‌ای؟
قرن‌هاست 
نعلِ اسب‌ها شکسته 
و شیهه
 زخم‌هایی ورم کرده‌اند
در حنجره‌ی اسب 
به عمود بازو‌هایت بیندیش
و ضرب ضربِ زلزله‌ی گام‌هایت
بر گذرگاه
اشباحی 
که بر دیواره‌ی تنگه می‌رقصند 
ترسیمی سطحی 
از دوده‌ی فتیله‌های 
«پی‌سوز»اند...

هوشنگ رئوف

تک نگاری

شعرها

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان