در میدان چراغی نمیسوزد
مردم سنگ جمع کردهاند.
و سنگرهایی ازتاریخ و رویدادها.
سنگی برای هفتسنگ،
سنگی برای شکستن مزار مردگان
سنگها به مردهها کاری ندارند
مثل ستارهها
که هیچ سنگی به آنها اصابت نخواهد کرد
این روزها،
در هیچ میدانی چراغی نمیسوزد
شولای ستارگان،
ارواح مردگان را روشن میکند.
معاملهای بیسلب و ایجاب.
دهان مرده اما، مغلوب است
شاید
سهمش از عشق و نیکبختی را فروبلعیده
یا سنگی شده برای فرو افتادن!!