شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سیه‌مستان  چشمت را فقط انگور می‌فهمد

سیه‌مستان  چشمت را فقط انگور می‌فهمد
هرآن‌کس خورده از جامت مرا از دور می‌فهمد
چنانت لحن شیرینی است درون تار شهنازت 
بیات و نغمه‌های دشتی‌ات را شور می‌فهمد
ستیزه صبح و تاریکی است رسولانند پلکانت
بشارت‌های ابرو را کسی منظور می‌فهمد 
شب افتاده است روی شانه‌های جاده‌ای غمگین
چنین بی‌روزنی‌ها را گمانم نور می‌فهمد
نه راه رفتنی مانده نه جای ماندنی باقی
شروع بی سرانجامم شب مذکور می‌فهمد
تو آرامی ولی جنگ از نگاهت اختیاری نیست
بریزان زهر چشمت را بر این مجبور می‌فهمد
گریبانم به دست تو بکش هر جا که می‌خواهی
که این پیراهن چرکین زبانِ زور می‌فهمد

محمد چرابه

تک نگاری

مستندنگاری با غزل

مستندنگاری با غزل

کبری موسوی قهفرخی

بر بام گردباد

بر بام گردباد

مهدی خطیبی

شعرها

سی و پنجمین تیغ توی تنم

سی و پنجمین تیغ توی تنم

اندیشه فولادوند

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

کراسەکەت بتەکێنە لە زەوی و تۆز و تینوویەتی

عطا ولدی

ویدئو