شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر

عاشقانه به: فرهنگ، دار، هنر


این ریسه‌ها چه بود که می‌رفتیم
در سرزمین مرده‌ی طاعون
لادن شکفته بود یا لاله‌های لال
با اشکِ واژگون و دل به رشته‌های نگونسر از دار
برشت بود که می‌گفت آن‌کس که می‌خندد
درخت را ندیده که دار است
دار نه دار خون‌ِدل فروغ چگونه دیده بود
این جانیان کوچک را که ما بودیم
ما که طناب دارِ هم را می بافتیم
جریده، جرّ اثقال
چرا نفهمیدیم هر تککه چوب درختی دار
نازنین سپهری خدا را چه دیده‌ای
شاید هر پاره بند رختی
با سینه‌بندهای آویزانش هر پاره ‌دار
هر سینه بند دار
هر سنگ
دل
هر دل سنگی
به سنگسار زنامردی
جا بود یا ناجا شعری که می‌سرود
دکّونا بسّه‌س
مرده می‌برن
کوچه ‌دار بود و کوچ ‌دار،
آن پنج پنجه‌ی قدیسان در کف چشمی آغاجان
آغا محمدخان در کرمان بود
در شیراز کرم
میان کرم‌ها کرشمه چه می‌رفتیم
باغ جهان‌نما و غلامانش مرده ریگ جهانگردی
فرهنگ هنر که رادی دیده بود*
از قرار باغی چه
جهانی ‌دار
طالب سری به آبیاری دار و درختانش
که پشت باجه‌های ورودی‌ش والصّافات صفّا
رعیتان ردیف
جهانی فرهنگ
فرّه گریخته
هنگی
هنگامه‌ای
به تماشای سهراب و جوخه‌ی آتش
آری سهرابک من
سینه‌بند آه می‌کشد بر بند رخت تو
ای یار ای یگانه ترین یار
بامداد مداد ابروکشان
وقتی.
برای صف تخم‌مرغ رفتی
خال‌ ی بگذار
خانه را
خوش خطّی را و او را که خوش آرمیده
در هزار بام کابوس
دار خویش
بیدار مکن
نیمه شبان که بوسه‌ای صله‌اش دادی
هوشم نبود به قرص خواب و انسولین‌هام
ای الاهه‌ی شعر
دختر عور شل یم بیدارم مکن تا خود
سلانه برخیزم.

شاپور جورکش

تک نگاری

حصر خانگی

حصر خانگی

علی باباچاهی

مستندنگاری با غزل

مستندنگاری با غزل

کبری موسوی قهفرخی

شعرها

کولی

کولی

مهشید رستمی

سی و پنجمین تیغ توی تنم

سی و پنجمین تیغ توی تنم

اندیشه فولادوند

دختر مو مشکی

دختر مو مشکی

شهریار کوراوند

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد