شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روشنک جهانی

ترسیده بودم 
از چشم‌هایم غده‌ای می‌چکید و تا دامنه‌های البرز
 گُل می‌کرد
ابرها پس می‌رفتند
من ایستاده بودم
و سیّال سکوت را در سینه‌ای که هیچ دردی نداشت
آرام‌آرام تکه‌تکه می‌کردم
و درد را در زانوان بی‌شمارش سوزن‌سوزن
می‌دوختم
ترسیده بودم
چیزی از درون چشمانم چنگ می‌انداخت
و گریبان حادثه‌ها را تا
حکومت مطلق بی‌اعتمادی
می‌درید
ترسیده بودی
چیزی از درونت به گریبان حادثه‌ها چنگ می‌انداخت
 و تو با ابرها دهن‌کجی می‌کردی
با قهقهه‌ای که سکسکه می‌شد
و پلک‌هایت می‌پرید
من سکسکه می کردم
و سر  برمی‌گرداندم از سنگینی قهقهه‌هایی که در شمالی‌ترین آواز دریا
از گوش‌هایم می‌آویخت
تو ترسیده بودی و می‌لرزیدی
من شاید مرده
نمرده بودم

روشنک جهانی

تک نگاری

می‌بینمت حسین!

می‌بینمت حسین!

سیدعلی صالحی

شجریان و شعر

شجریان و شعر

طاها افشین

شعرها

مکروه

مکروه

جمال‌الدین بزن

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

برای سحر

برای سحر

شقایق شاهرودی‌زاده

 نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

نه این کوچه‌ی پیچ در پیج

سیروس رومی