شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

روژان

سرده، سنگینه، برف می‌باره
من ولی مردِ داغ و توفانم
کوه رو کول می‌برم واسه...
دیدنِ خنده‌های روژانَم
کول یعنی دو شونه‌ی سرسخت
شونه یعنی رسالت پدری
من پدر هستم و پدر یعنی...
سخت جونی، گذشت، کولبری
 وقتی جغرافیای من نونه،
مرز معنای دیگه‌ای داره
وقتی سرمایه‌مون فقط جونه،
مرگ گرمای دیگه‌ای داره
وقتی قانون کسی رو سیر نکرد...
کُشتمون از مسیر قانونی
شکمامون رو پر کنه شاید...
این‌دفعه چند تیر قانونی
سخته از تیر هی بترسی و بعد...
تو رو بهمن بگیره؛ می‌فهمی؟
سخته دنیا واسه یه لقمه‌ی نون...
من رو از من بگیره؛ می‌فهمی؟
وسط جنگ خون و نون و جنون،
ما طرف‌های بی‌طرف هستیم
حتی حرفم نمی‌زنیم و فقط،
واسه‌ی مرگ توی صف هستیم
هر چقدرم که سرد و سنگینه...
من ولی مرد داغ و توفانم
کوهُ رو شونه‌هام می‌ذارم تا...
واسه‌ی من بخنده روژانَم

سیدعلیرضا ذوالفقاری

شعرها

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی