سرده، سنگینه، برف میباره
من ولی مردِ داغ و توفانم
کوه رو کول میبرم واسه...
دیدنِ خندههای روژانَم
کول یعنی دو شونهی سرسخت
شونه یعنی رسالت پدری
من پدر هستم و پدر یعنی...
سخت جونی، گذشت، کولبری
وقتی جغرافیای من نونه،
مرز معنای دیگهای داره
وقتی سرمایهمون فقط جونه،
مرگ گرمای دیگهای داره
وقتی قانون کسی رو سیر نکرد...
کُشتمون از مسیر قانونی
شکمامون رو پر کنه شاید...
ایندفعه چند تیر قانونی
سخته از تیر هی بترسی و بعد...
تو رو بهمن بگیره؛ میفهمی؟
سخته دنیا واسه یه لقمهی نون...
من رو از من بگیره؛ میفهمی؟
وسط جنگ خون و نون و جنون،
ما طرفهای بیطرف هستیم
حتی حرفم نمیزنیم و فقط،
واسهی مرگ توی صف هستیم
هر چقدرم که سرد و سنگینه...
من ولی مرد داغ و توفانم
کوهُ رو شونههام میذارم تا...
واسهی من بخنده روژانَم