شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زیبای خلقت

کجای ناکجای این کجا آباد ناپیداست
حقیقت گم چیست
آشنای دلّم
از چه‌رو
 تن ِ  این‌همه تن‌هاست
جانان جان
بگویم ّت 
هوای عاشقی را
چه کس برداشت
چه کس نهگفت 
آدم 
زمانه این‌همه
چه‌را  پیِ غوغاست
به این خدایی
که  از ناخدا آباد 
به یادت نهمانده گذر کردی
بگویم ّت
سوگند؟
گندت زند
که من همیشه
تا همیشه‌ باتوام
تنهام
خدا   بگویم ّت چهکند 
حوای قصه
هوای هوایی شدن
سرش کرده‌ست
نه‌می رود به کلاب و
شبانه هی در خودش
عق می زند
_:  نهکند
نه‌فهمد
ای بابا...  
به کجاها 
بگیرم ّت لبخند 
ای همه تلخند 
غمی؟
نهمانده که...
بنفشیده
جیغیده
باشدت
غار غارت گوشِ فلک کرده کر
از  کور چشمی حسود
 ...سود
سودای سود بسود
غمم 
هم
کم
شد
 تو آمدی  که چه خوب
شاخه‌ها همه شکوفیدند
خدا هم 
 خداییش
 کمی آمد
پا
این
چه گفت 
 :-
فتبارک الله احسن الخالقین. 

علیرضا پنجه ای

تک نگاری