شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رفت آن سوار کولی، با خود تو را نبرده
شب مانده‌ است و با شب، تاریکی فشرده

...

دوباره می‌سازمت وطن!
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می زنم،
...

تصویرها شد تیره در من     آیینه‌ام زنگار بسته
دل پرده‌یی از نیل و...

تک نگاری

شعرها

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

با جامی برکف 

با جامی برکف 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

عطر تنت را 

عطر تنت را 

غلامحسین چهکندی‌نژاد