شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

قصّه‌ی تکراری

عشق
با پیراهن سبز و روسری گُل‌گُلی
درخت زیبای جوانی‌ست
که می‌نشیند روبه‌رویم
در آرزویم
درخت سبز جوان
با تمام شاخ و برگش
با همه‌ی آب و رنگش
مرا می‌شنود
در صدای خسته‌ي من
که مرغی سالخورده‌ام
که مُرده‌ام
چه می‌جوید!
نگاه سرشار از طراوت و اندوه آشنایش
صدایش
هر دَمان
چشم‌های بی‌دست‌و‌پای مرا
صدای مرا
در آغوش می‌گیرد
این رؤیا چه زود می‌میرد!
کنار می‌ایستم
و این قصّه‌ي تکراری را
دوباره از بَر می‌خوانم:
او می‌رود
من می‌مانم!

کیانوش کشوری

تک نگاری

شعرها

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

جمهوری

جمهوری

لیلا ساتر

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

سرآخر

سرآخر

ستار جانعلی‌­پور