شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

ما آماده نبودیم 

ما آماده نبودیم 
برای بهاری که می‌آمد 
و برای گریز از آب‌گیرهایی مسموم
دمی از اسفند گذشته بود 
و از مرگ زاغچه‌ها 
به بلاهت بلدرچینی می‌ماندیم در سرما
و از سیم‌های برق فراری
گفت‌وگویی مبسوط در ما گم شده بود
که می‌توانست در بهار
ستون فقراتمان باشد
تا درد استخوان‌هایمان
بر تمام تنمان لنگر نیندازد
که تمام مویرگ‌های مغزمان
مسموم در بلوغ انار
کابوس‌هایمان را ورق نزند
 
ما آماده نبودیم
 
پنجره‌ها را بستیم و 
به استحضار شمعدانی‌ها رساندیم
کژتابی واقعیت را 
در شعور ضمنی آب 
وقتی که دیگر آب از سر‌مان گذشته بود 
وقتی که از دانه و دام گریزی نداشتیم 
و از مرگ زاغچه‌ها 
ما آماده نبودیم برای شکوفه‌های گیلاس

فرشاد حجتی

شعرها

دو شعر ازفریبا الله وردی

دو شعر ازفریبا الله وردی

فریبا اله وردی زاده

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

محمود جعفری دهقی

اعتراف می‌کنم 

اعتراف می‌کنم 

مظاهر شهامت

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

ویدئو