شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

قدیمی و شکننده، علاقه‌مند به هم
دو تا پیاله‌ی گلسرخ می‌خورند به هم!

ورق زد آلبوم را، عکس سایه‌روشنی آمد
به حسرت بر زبانش ناگهان نام زنی آمد
...

چیده از دست حرف مردم ده، دور باغش حصارک چوبی
گاه بایست بی تفاوت بود،...

دو عدد پیاز و سه‌حبّه سیر و... اجاق او هیجان نداشت
زن خانه‌دار شکسته‌ای...

تک نگاری

شعرها

با جامی برکف 

با جامی برکف 

غلامحسین چهکندی‌نژاد

دهان خونی

دهان خونی

بکتاش آبتین

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مهدی آقازاده