کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد ۱۳۷۰، شاهیندژ.

یکی چن تا میز اون طرف‌ترنشسته 

یکی چن تا میز اون طرف‌ترنشسته 
که بدجوری اصرار داره تو باشه
دارم حرف‌هاشو نفس می‌کشم چون
یه چیزی میون هوای صداشه

یه چیزی شبیه نگات روبه‌رومه
که انگاری یک عمر جای تو دیده
همه خنده‌های من از خنده‌ی تو
همه اشکهایی که پشتت چکیده
سکوتت گلومه، صدات روبه‌رومه
هنوز اسم پس‌کوچه‌های تو رومه
ولی بین اینا، خود تو کدومه

یکی چن تا میز اون‌طرف تر صداشو
میاره، می‌پیچه به دور گلومو
طنابی می‌شن تک‌تک واژه‌هایی
که شب‌ها تو باهاش می‌پوشوندی رومو

یکی چن تا میز اون‌طرف‌تر نگاهش
بلند میشه، می‌چرخه، می‌شینه پیشم
تکون می‌خورم، می‌پرونم نگاشو 
می‌بینی؟ هنوزم یه آدم پریشم

سکوتت گلومه، صدات روبه‌رومه
هنوز اسم پس‌کوچه‌های تو رومه
ولی بین اینا، خود تو کدومه؟

یکی چن تا میز اون‌طرف‌تر می‌خنده
من از چن تا میز این‌طرف‌تر می‌میرم
یه کاری بکن، چن تا میز خیلی دوره
از این‌جا نمی‌شه تورو پس بگیرم

همه آدما مثل تو راه میرن
و میرن تا یک نقطه کور  میشن
همه آدما قصد جونم رو دارن
همه آدما مثل تو دور میشن

سکوتت گلومه، صدات روبه‌رومه
هنوز اسم پس کوچه‌های تو رومه
ولی بین اینا، خود تو کدومه؟

هادی عیار