کتاب ها

Books

اشعار

poetry

صوت ها

audios

ویدئوها

videos

بیوگرافی

متولد ۱۳۵۳، ایلام.

بخند تا بسپارم به خنده‌ات جان را 

بخند تا بسپارم به خنده‌ات جان را 
بگو که بشنوم آواز جویباران را 
به قاب پنجره‌های شکسته می‌مانم
که خیره می‌نگرند آسمان عریان را 
مگر شبی که نباشی به باد بسپارم
ورق ورق به تباهی دل پریشان را
مگر به دیدن تو ورنه بر نمی‌دارم
نگاه زل‌زده بر خلوت خیابان را 
منی که این همه دلتنگ دست‌های توام
چگونه چاره کنم باد و برگ‌ریزان را 
به زادروز عزیزی که دوستش دارم
بهار می‌شمرم روزهای آبان را 
گلوی کوچک پاییز گرفته است بیا
که بشنویم دوباره صدای باران را 

داریوش همتی